وجود محترم
دوشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۲۹ ق.ظ
وجود محترم
ای مه نو ، ای پریزاده ی قصه ، ای صنم روزها با غصه ات ، شب ها هم آغوش غمم
من که از دوری تو شمع شدم ، آب شدم کِی کنی جلوه گری ، مُردم از درد و الم
دیدن رویت برایم همچو آب زندگی هردم و هر لحظه سرگردان به کویت لاجرم
دیده گریان ، سر شکسته از جدار و کوچه ات انتهای راه من بود و سرآغاز عدم
من فنایم بی گمان ، از تو میگیرم وجود ای وجودم از وجودت ، ای وجود محترم
(واله) و سرگشتگی یکدم جدا از هم نبود تا ابد ثابت بمانم بر سر عهد و قسم
- ۹۲/۰۹/۲۵